خاطرات رادین

خاطرات رادین

زندگی یعنی عشق... عشق یعنی همه وجود من و همسر..... همه وجودمون یعنی رادین
خاطرات رادین

خاطرات رادین

زندگی یعنی عشق... عشق یعنی همه وجود من و همسر..... همه وجودمون یعنی رادین

نی نی دون 40

به نام خدا

عکسای مسافرت دو سه روزمون به بابل

در حال رفتن! ثنا و سدنا عسلی

توو راه که نگه داشتیم صبحونه بخوریم! رادین و ثنا

عکسای متفاوت از یه لحظه!

ژستتون رو قربوننننننن

این وروجک ها خوردنی نیستن آخه؟!؟!؟

سدنای خوشگلم بغل باباجونش... امامزاده ابوطالب سوادکوه

سدنا عشق من

رادین عسلی همراه دخترخاله عسلی!

سدنا جوووونم دوست دارم

رادین خوشتیپ توو تالار!

سدنا خالخالی من.... عاشقتم

رادین و بابا جووونش... اون دختره هم ثناس دیگه!!!

رادین در حال توضیح دریا!! و حیوونایی که زندگی میکنن!!!

بدو بدو به سمت دریای خشمگین!

رادین شتابان به سمت دریا و صحبت در مورد اینکه شن نرمه یا سفته!!!

رادین در حال توضیح دریا به بابایی!!!

رادین در حال نشون دادن شالیزار و قورباغه هایی که توش زندگی میکنن و صحبت در مورد اونا(آمل.. پمپ بنزین)

پسرک خندان من همچنان در حال توضیح!

وقتی دست به ابتکار بزنی و با مداد رنگی ها جاده درست کنی!!

رادین حیاط خونه آقاجون اینا کنار شکوفه آلوچه!

در حال نشون دادن حیاط به دوست های جدیدش!

محمد مبین.. محمد رضا... رادین( نوه های خالم)

محمدمبین و محمدرضا زیر پله!!!

رادین و محمدرضا(دمپایی های رادین رو نگاه!)

رادین و بابایی و ثنا پشت صحنه!

رادین شکوفه زندگی ما

عاشقتم مرد بهاری من

شکوفه ناب من عاشقتم

مرد زیبای من همیشه به سمت بالا حرکت کنی انشاالله

سدنای ماه من.... عاشقتم

سدنا نفس من

رادین خسته وقتی بهش میگم ژست بگیر!!!

شعر Mary Mary

به نام خدا

آموزش شعر mary mary

آموزش کله bell

آموزش کلمه Flower

آموزش کلمه Sun

تمرین شعر Mary Mary...

آموزش کلمه Tree ... Circle

آموزش فصل بهار با روش بریدن و چسباندن

کاردستی مربوط به ButterFly و رنگش توسط رادین!

اینم نکمیل شده اش

آموزش Carrot با پای زیبای رادین!

آموزش میوه جات با روش رنگ آمیزی

آموزش کلمه Grass

کاردستی من و رادین در رابطه با شعر Mary Mary

آموزش کله Flower با استفاده از گل برای نی!

آموزش کلمه Apple

آموزش کلمه Carrot

آموزش کلمه Pear

آموزش کلمه flower با مدادرنگی!


شعر Head Shoulder Knees

به نام خدا

آموزش شعر head shoulder knees and toes

نشون دادن اعضای بدن روی کاغذ(از رادین میخواستم دورش رو خط خطی کنه!)

وصل کردن نقطه ها به همدیگه و تکرار اعضای بدن

نشون دادن اعضای بدن و صورت روی کاغذ با خط خطی کردن!

آموزش کلمه teeth

کشیدن عروسک روی کاغذ و نهایتا تکمیل اعضای بدن عروسک کاغذی!

رادین در حال وصل کردن نقطه ها و مرور اعضای بدن

کار مورد علاقه رادین که به شدت به صبرش کمک کرده! خدا رو شکر!

رادینم در حال درست کردن کاردستی

سفید برفی من مادر به فدات بشه

عشق کوچولوی من در حال آشتی دادن دایناسورها!

وقتی جایی باشی و پرینتری در کار نباشه مجبوری خودت نقطه نقطه بکشی و پسرک اونا رو وصل کنه

کشیدن اعضای بدن عروسک کاغذی و رنگ آمیزی توسط رادین پیکاسو!

کشیدن نقاشی دلفین و ماهی ها توسط دردانه من رادین

آموزش کلمه  ..tongue.

آموزش کلمه eyes

آموزش کلمه Mouth

پسرک ناز من دوستت دارم

زیبای نازم عاشقتم با این ژستت!


شعر I can sing a rainbow و فعالیت های مربوط به اون

به نام خدا

فعالیت ما در رابطه با رنگین کمان و شعر رنگین کمان و یادگیری رنگ ها

کاردستیمون در مورد رنگین کمان

آموزش رنگ ها و شعر رنگین کمان با استفاده از لگو

خوندن شعر i can sing a rainbow و یادگیری رنگ ها با استفاده از بادکنک و توپ و لگو

یادگیری رنگ ها با طناب بادکنک ها!

یادگیری رنگ ها و تکرار شعر رنگین کمان با استفاده از ماکارونی رنگ شده!

گوش پاک کن رنگ شده و توپک های رنگی و تکرار رنگ ها

بازی مربوط به رنگ ها و تکرار شعر رنگین کمان

انجام بازی توسط پسرک زیبای من

کوزه ای پر از رنگ های رنگین کمونی

رنگین کمان فسقلی ما! و پسرک خسته من

رنگین کمانی که پسرک رنگین من کشیده.... مامان الهی فدات بشه جیگررررر

رنگین کمان و آموزش خطوط منحنی!!!

شعر Ba ba black sheep و آموزش حیوان های اهلی و وحشی

به نام خدا

آموزش شعر ba ba black sheep


کاردستی من و رادین برای شعر ba ba black sheep

آموزش کلمه Sheep

کاردستی sheep

اینم تکمیل شده اش!

اینم کاردستی من و رادین برای شعر ba ba black shepp

آموزش حیوونا و صداهاشون!

خوندن فلش کارت توسط رادین!

رنگ آمیزی حیوانات اهلی و وحشی و یادگیری اسمشون

کشیدن خط دور حیوونا و تمرین تمرکز

وصل کردن نقطه ها به هم کاری که رادین به شدت دوست داره

اینم یکی دیگه از کارهای زیبای عسلم

آموزش کلمه giraffe

آموزش کلمه Elephanat

کاردستی پسر گلم در رابطه با Elephanat... همه کارش رو خودش کرده به غیر از نوشته ها و خطوط پا (چشم و دهنشم خودش کشیده بود فقط من پر رنگش کردم)

آموزش کلمه Chicken با استفاده از رنگ آمیزی

آموزش کلمه Cow با استفاده از رنگ آمیزی

آموزش کلمه Goat با استفاده از رنگ آمیزی

رنگ آمیزی Duck توسط پسر زیبای من رادین

نقاشی ما توووو روضه مامان اینا در رابطه با حیوونا!

اولین کاری که رادین با دیدن ماهی کرد این بود!!!

نی نی دون 39

به نام خدا

با کلی عکس برگشتیم


محمدجواد..پسر عمه رادین ک 28 دی دنیا اومده

پسرک پلیس من( لباس های عمو وحید رو پوشیده بود)

ی شب ک ازش غافل شدیم اینطوری خودشو آرایش کرده بود

یه روز زمستون خیلی قشنگ تووو راه خرمدره

رادین و آقاجون تووو حیاط خاله سمیه جوووون

رادین ذوق زده از برف.... در حال گوله انداختن به ثنا

نشد بیام جلوتر

و اینطوری بود که ثنا غافلگیر شد!!!

ادامه ماجرا توو کوچه آقاجون اینا

الهی قربونتون بشم.....

بعد این عکسا طفلیا کلی یخ زدن!!!! هرجاشونو میتکوندی برف میزد بیرون!!!

دست بردار که نبودن..... الهی فداشون شم

لپ قرمزی من خسته نشده بود... رفتیم تووو حیاط و کلی بازی کردیم!!

رادین خسته!!! و لپ گلی!

ثنا در حال درست کردن آدم برفیه خودش! البته نتونست درست کنه و کلی گریه کرد!!

سدنای عزیزم....

اینم کیکی که همسرجان بخاطر دایی شدنشون لطف کردن دادن

پسرک و ژست زیباش کنار کیک!!!

اثر دست پسر خوشگلم رووی برف

نوشتن با برف روی موزاییک

سال نو مبارک

به نام خدا

سال نو مبارک پسر قشنگم

خدا رو هزاران بار شکر میکنم بخاطر وجود زیبای تو.. امسال سومین سالیه ک با هم عید رو جشن میگیریم ب عبارتی سومین بهار زیباییه ک تو میبینی و من برای تو آرزو میکنم ک هزاران هزار بهار ببینی گل بهاریه من

امسال سال تحویل خواب بودی... صبحش لباسای خوشگلتو پوشیدی

 و رفتیم خونه مادربزرگ پدریت...اونجا هم کلی ادا اطوار میومدی بعدش رفتیم خونه مامانی اینا اما خونه نبودن برگشتیم اومدیم خونه خودمون ناهار خوردیم بعدش مهمون اومد برامون .. شبم رفتیم خونه ننه اینا

توو چن روز تا جایی ک تونستیم دید و بازدید رفتیم البته شما خیلی خسته میشدی همش میگفتی بریم

هفتم فروردین هم عروسی بابل دعوت بودیم با آقاجون اینا و خاله سمیه اینا رفتیم... راه انقد شلوغ بود ک عسلم کلافه شده بود... میگفت زود بریم خوونمون

دیگه کلی پیاده میشدیم تا ی وقت رادین خوشگلم اذیت نشه

جمعه رفتیم و یک شنبه اومدیم ب سمت ابهر اما راه انقد شلوغ بود ک نصفه شب رسیدیم

بعدشم اتفاق های زیادی نیوفتاد جز مهمونایی ک نتونسته بودن عید بیان اومدن

سیزده بدرم با خونواده پدری بودیم

تووو این مدت تووو گروه زبان پیشرفت فوق العاده داشتی خدا رو شکر و من بابت همه چی از خدا ممنونم

هر روز با هم برناممون رو انحام میدیم البته با توجه ب روحیات تو در روز فرق میکنه

دلم میخواد باشگاه ثبت نام کنمت اما راستش هنوز فرصت نکردم برم حتی شرایطشو بپرسم

انشاالله این کارم انجام بدم

و اما ی خبر بد.... امشب تو یهو دستتو ب بخاری زدی و دستتو سوزوندی... الهی من بمیرم.... انقد حالم بد شده ک نگووو... دلم میخواد ی عالمه گریه کنم هرچند ک کلی گریه کردم اما هنوزم بغض دارم... مامان الهی بمیره... کاش میمردم و نمیدیدم دستت سوخته... وقتی میپرسیدی با بغض ک مامان جون دستم چرا اینطوری شده دلم کباب میشد.... من بمیرم ک مامان خوبی نیستم برات... اصلا مواظبت نیستم... کاش میمردم.... خدایا منو ببخش ک از نعمتی ک بهم دادی مراقبت نکردم منو ببخش ک قدر بزرگ ترین نعمتی ک ب من دادیو ندونستم

خدایاااااااااا خواهش میکنم کاری کن زودی دستش خوب بشه و جاش نمونه قول میدم  از این ب بعد مراقب کوچولوی خوشگلم باشم