خاطرات رادین

خاطرات رادین

زندگی یعنی عشق... عشق یعنی همه وجود من و همسر..... همه وجودمون یعنی رادین
خاطرات رادین

خاطرات رادین

زندگی یعنی عشق... عشق یعنی همه وجود من و همسر..... همه وجودمون یعنی رادین

نی نی دون 2

به نام خدا

خدایی که نی نی نازی چون تو رو توو وجودم گذاشته......

عسلم سلام

امروز دقیقا تو ٢٨ هفته و ٣ روز هستی گل پسرم

خیلی دلم میخواد که زودی هفته ها تموم بشن و من ببینمت........

گاهی وقتا فکر میکنم یه رویایی...... فکر میکنم همه چی الکیه..... ولی وقتی خودتو نشون میدی دلم غش میره برات...... اونجا چقد خدا رو شکر میکنم......

عزیز مامان!.... مامان! چقد کلمه دوری بود برام!!!‌ هنوزم باورم نمیشه که تو میخوای منو مامانی صدا بزنی.......

این روزا شیطون تر شدی........ هربار بابایی میخواد بره توام بیدار میشی...... میدونم که وقت خواب و بیدارت داره شکل میگیره...... میدونم وقتی هم دنیا بیای همین روال رو پیش میخوای بگیری.......

خوشگل من..... جمعه اولبن عروسی رو سه تایی با هم رفتیم..... چقد تو اولش تعجب کرده بودی از صدای وحشتناک ارکستر..... اما کمی که گذشت عادت کردی و شروع کردی به بالا و پایین پریدن..... فدای تو بشم الهی..... جیگر خودمی دیگه

قربونت برم الهی که انقد خودتو برای من و بابایی لووس میکنی........ میدونم باباییت رو بیشتر دوس داری..... چون وقتایی که اذیتش میکنم توام تلافی میکنی!!!!!!

خوشگلم میخواستم کمی برات بنویسم...... اما ترجیح میدم تووو یه پست دیگه بنویسم تا با این کلماتی که برات نوشتم قاطی نشه..... میخوام وقتی بزرگ شدی بدونی چقد برای بوودنت خوشحالم و چقدر حرف نگفته دارم که برات بزنم......

دووست دارم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.