خاطرات رادین

خاطرات رادین

زندگی یعنی عشق... عشق یعنی همه وجود من و همسر..... همه وجودمون یعنی رادین
خاطرات رادین

خاطرات رادین

زندگی یعنی عشق... عشق یعنی همه وجود من و همسر..... همه وجودمون یعنی رادین

نی نی دون 11

پسرک من شب یلدا با یه هندونه میره سمت خونه پیش زن و بچه هاش!... باور ندارین؟!؟!؟ ایناهاش

اولین نشستن رادین بدون کمک 

اینجا هم شما 18 روزه بودی و محیا 40 روزه.... محیا دخمل خاله سمانه اس(دوست جووونی من)

اینجا هم شما و محیا جونی هستین..... الهی فداتون بشم.... چقد عوض شدین.... بماند که چقد تو زورگوتر شدی.....

اولین نگاهه تو به دریا!!!!.... با تعجب اون همه آب رو نیگا میکردی... اینجا 6 ماهه بودی.... بغل دایی مصطفی جوون

این هم عشق من ثنای نازم

اینجا هم حسابی از آب میترسیدی.... ساحل بابلسر..... تا موج میزد جیغ میزدی!

اینو هم خاله سمیه برات نوشت.... میسی خاله

اینم رادین پسر خودمون

اینم دستای ناز گل من وقتی نی نی بود


رادین وقتی هفت ماهه بود.... الهی فداش بشم..... تازه میتونست قشنگ بشینه.... رووی ماشین به زور خودشو نگه داشته بود..... الهی قربونش برم....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.