خاطرات رادین

خاطرات رادین

زندگی یعنی عشق... عشق یعنی همه وجود من و همسر..... همه وجودمون یعنی رادین
خاطرات رادین

خاطرات رادین

زندگی یعنی عشق... عشق یعنی همه وجود من و همسر..... همه وجودمون یعنی رادین

نی نی دون 30

به نام خدا

بدون هیچ حرف و حدیثی بریم سراغ عکسای قدیمی!!!!!

پسرک دوچرخه سوار من!

در اومدن دندونای آسیاب پسرک نازم رادین

در اومدن دندون نیش!

کمک کردن پسرم به من وقتی دارم جارو برقی میکشم!

و در آخر هم چراغ رو روشن میکنه مرد کوچولوی من!

رادین عمر منیییییییییییییییییییییییییییی

پسرک ماست خور من

در اومدن آسیاب های پایین!

به همین راحتی آب رو میریزه زمین و زمین خیس میشه!

آخرشم این شکلی میشه وقتی میگم چرا اینجوری کردی!

رادین تک پسر من

رادینکم توو حموم

شب تولد رادین توو باغ شاتوت.... انقد نق نق کرد که پشیمون شدیم و غذا رو گرفتیم اومدیم خونه!!!!

تزیینات خونه!!!!

کیک تولد بی ربط! به تم!

رادین خلبان من!

یوهووووووووووو شیرجه به کیک

آخرشم این شکلی میشه!

در حال کنکاش کیک

تزیینات خونه!

رادینم در حال شستن مدادهاش!

خستگی از چشماش معلومه! اما خواب نه!

رادین وقتی آماده شده بره باغ

رادین و بیل کوچولوش!

کتاب رادین که خیلی دوسش داره

اینم صفحه اش

اینم یه کتاب دیگه

اینم یکی دیگه

اینم مهتا خانوم گل و نازم دختر سمان جونیییییییی

ای جونمممممم الهی فداش شم... انقد ناز بوددددددددددددد

اینم عشق خاله سمیراسسسسسسسسسس... محیا جوووووونم

علی و رادین.....(علی خواهرزاده سمان)

اینم نحوه عکس انداختن از سه تا بچه قد و نیم قد!!!

عشق های ناز من... رادین و محیا

مهتا جیگملللللللللللللللللللللللللم

ای جووووون من

رادین و محیای نازنازی

محیا خانومی من


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.